زیارت چیست؟
اثرپذیری روحها از یکدیگر
روح حالتی دارد که تأثیر میگذارد و تأثر میپذیرد. یعنی وقتی که شما کنار من نشستهاید روح من ناخودآگاه (در حالی که من هم متوجه نیستم) بر روح شما اثر میگذارد و از روح شما اثر میگیرد. همنشینی مؤثر است و به این دلیل است که میگویند به زیارت یکدیگر بروید. به زیارت مؤمنان بروید. سر سفره فلانی ننشینید. در مجلسی که فلان کس است نروید. در عالم مادی نیز همه چیز را نمیتوان به چشم دید. به عنوان مثال میبینیم شخصی که در محیطی نشسته یک مرتبه حالت تهوع پیدا میکند و حالش بد میشود، بدون اینکه چیزی خورده باشد. آنچه به چشم میآید باعث مسمومیت او نشده است. بعد مشخص میشود که هوایی که تنفس میکند آلوده بوده، مادهای سمی در هوا بوده که به چشم نیامده ولی او تنفس کرده است. در عالم روح، قضیه از این خیلی لطیفتر است. ارواح بر هم تأثیر دارند و این تأثیر بین روحها در اثر حضور فیزیکی جسمهاشان (قالبهاشان) در کنار هم (خصوصاً از دو کانال چشم و گوش که مجرای تغذیه روح است) انجام میشود.
یک روح حساس و ظریف
وقتی که روح ظریف و حساس باشد، اگر کسی در گوشهای از جامعه اسلامی گناه کند، این روح از گناه آن فرد متأثر میشود و استغفار میکند، نه به خاطر اینکه گناهی کرده است، به دلیل آنکه روحش بر اثر گناه افراد صدمه دیده است. اگر یکی از شیعیان یک جسارت یا گناهی کرده باشد، توبه و استغفارش را اهل بیت(علیهمالسلام) میکنند چون روح آنها ظریف و حساس است و متأثر میشوند. روح در آن جایی که زندگی میکند مرتباً از دیگران اثر دریافت میکند به این دلیل است که میگویند جامعهی سالم و نیز هم نفس و هم صحبت سالم پیدا کنید.
به امیرالمؤمنین(ع) خبر میدهند که در گوشه مملکت مثلاً کسی برخلاف شئونات انسانی و اسلامی کاری کرده است. حضرت میفرمایند: «اگر کسی این حرف را بشنود و بمیرد من مذمتش نمیکنم». امام علی(ع) نه گناهی کرده و نه مسئولیتی دارد و نه کسی او را عقاب میکند. اما روح این موجود لطیف متأثر از فضایی است که در آن قرار گرفته. بنابراین یکی از مقولهها در تربیت، مقوله مجالست است.
القاء؛ مهمترین اثر زیارت
در مجالست، آن چیزی که بیشتر مؤثر است زمان و تکرار و مداومت است، کثرت کمی برخوردهاست. یکی از مسائل در بحث زیارت مسأله القاست. آن چیزی که در القاء به جای کمیت و زمان اهمیت دارد، کیفیت است. آن چیزی که بیشتر مطرح است استعداد و پذیرش و آمادگی طرف مقابل و همچنین روح قوی القاء کننده است. لذا در مدل القایی امکان دارد کسی در یک برخورد، تحول پیدا کند. در تاریخ صدر اسلام کسانی میآمدند و با پیامبر(ص) برخورد کرده و در یک برخورد متحول میشدند، این روش القاست. تربیت زیارت، بیشتر از نوع القایی است. زیارت افراد عادی، تأثیرات عادی و معمولی دارد. ولی درخصوص زیارت اهل بیت (علیهم السلام) توجه و تأکید بیشتری شده است. شما در اطراف آهنربا چیزی نمیبینید، اما وقتی یک قطعه آهن کنارش میبرید، متوجه میشوید که بر اثر القای آهن به آهنربا تبدیل شده است.
چون آهن مادهاش مستعد است، وقتی که در محدوده آهنربا قرار میگیرد خودش به آهنربا تبدیل میشود. شما وقتی در حوزه یک زیارت قرار میگیرید هر چه نزدیکتر شوید القاء قویتر میشود. وقتی شما به زیارت اهل بیت (علیهم السلام) میروید فقط ثواب نبردهاید، چیز دیگری شدهاید، این مهم است. شمع خاموش ما وقتی به زیارت امام حسین (علیهالسلام) و یا امام رضا (ع) میآید، هنگامی که به شمع روشن آنها وصل میشود روشن میشود (تنها ثواب نبرده، تحول پیدا کرده است) این شمع وقتی که به شهر خودش بر میگردد، از آن جا که روشن است شمع وجود کس دیگری را هم روشن میکند. لذا فرمود: «من زار زائرنا کمن زارنا» (کسی که زائر ما را زیارت کند مثل آن است که خود ما را زیارت کرده است). چون زائر ما چیزی گرفته که شمع خاموش وجودش روشن شده است. این آهنربا که تا دیروز آهن بود هزاران آهن دیگر در کنارش بودند و هیچ اثری نمیتوانست بر آنها داشته باشد تحت القاء و مغناطیس وجود امام(ع) آهنربا شده است. حالا وقتی به دیار خودش بر میگردد او نیز میتواند یک عدهای را آهنربا کند.
پس در زیارت یک القاء صورت میگیرد. در زیارت روح عوض میشود. تنها ثواب بردن مطرح نیست. زیارت در یک یا دو بعد بر ما اثر نمیگذارد. چون جامع است ما را غرق میکند، پس در همه ابعاد است.
امام زمان(عج) دائم به زیارت امام حسین(ع) میروند، در مواقع مختلف (شب قدر، شب جمعهها، دوشنبهها) زیرا چیزی آنجاست، خبری آنجاست. ائمه اطهار(ع) وقتی مدینه بودند، هر وقت مریض میشدند، و یا کاری داشتند به زیارت پیامبر(ص) میرفتند. زیارت تنها درد دل و درمان دردها نیست. در زیارت، تغییر، تحول و نو شدن وجود دارد. شخصی خدمت امام صادق(ع) آمد و گفت: «یابن رسول الله! این همه که در باب زیارت گفته شده بسیار علاقه داریم، اما ما ناراحت هستیم» حضرت فرمود: «چرا ناراحتی؟» در جواب میگوید: «بعضی اوقات میبینیم پدر شما، اجداد شما ابی عبدالله، امیرالمؤمنین(ع)... شهید شدهاند، فوت کردهاند، ما در خدمت آنها نیستیم و از زیارت آنها استفاده نمیبریم، زمانی فرزندان بچههای ما میخواهند شما را ببینند اما شما نیز از دنیا رفتهاید آنها چه بکنند؟! آنها که توفیق زیارت شما را ندارند، چه بکنند؟» حضرت میفرماید: «من زارنا فی مماتنا کمن زارنا فی حیاتنا»، (آنهایی که در مرگمان به زیارت ما آمدهاند (به زیارت قبور ما بیایند) مانند کسانی هستند که در حیات ما به زیارت ما آمدهاند) چرا که ولایت امام(ع) و روح ایشان نمرده است. جسمش مرده است. ما نگاه ولایتی امام(ع) را میخواهیم.
ما در زیارت خودمان را تحت تابش مغناطیسی ولایت امام(ع) قرار میدهیم.
بعد از حضرت دوباره سؤال میکند: «بعضی وقتها راه دور است.» حضرت میفرمایند: «بعد و قرب ندارد، همه جا زیارت هست». (البته چون ما موجودات مادی هستیم قرب بیشتر بر ما اثر میگذارد).
زیارت یک ملاقات دو طرفه
نکته دیگری که باید گفت این است که زیارت یک ملاقات دو طرفه است. اگر شما نامهای را برای دوستان بنویسی و با پست به دستش برسانی، میگویند: نامه دادهای. نامه ارسال کردن یک طرفه است. اما زیارت یک ملاقات دو طرفه است. یعنی وقتی شما به زیارت ابیعبدالله(ع) میروی تنها تو نیستی که ایشان را زیارت میکنی، او هم شما را میبیند. وقتی به زیارت امام رضا(ع) میروی، فقط شما نیستی که به آنجا میروی و میبینی، ایشان نیز شما را میبینند. «اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی» سلامم را جواب میدهی، حرفهایم را میشنوی (اصلاً داری مرا میبینی). چه لذتی بیشتر از اینکه آدم در زمانهایی حس کند که ائمه(ع) دارند نگاهش میکنند؟! دست و چشم حمایتی آن ولی الله اعظم هوایش را دارد. همه چیز از همین یک نگاه حاصل میشود.